کجاها را به دنبالت بگردم شهر خالی را…!؟ دلم انگــار باور کــرده آن عشق خیالـی را
نسیمی نیست… ابری نیست… یعنی:نیستی در شهر تـــــو در شـهری اگــر باران بگیرد این حوالـی را

آسمان غصه نخور! اشک نريز! شانه ام مرهم توست آسمان گريه نکن! دل من مي گيرد در پس پرده ي تنهايي خويش ، مرغ مايوس اميدم بخدا مي ميرد... روبرويم بنشين.. تا خودم اشک پر از حزن تو را پاک کنم... غم مخور ، جاي تو من مي گريم تو بخند بايد آرام آرام ، دست بي منت احساسم را ، با نفس هاي غم اشک تو نمناک کنم آسمان غصه نخور ! دل بيچاره ي من هم تنگ است درعوض جنس دل آدمها ، بخدا از سنگ است نکند، به دل پاک تو هم سنگ زدند؟ به حرير دل معصوم تو هم چنگ زدند؟ آسمان اشک نريز...
|